فلسفه یادگاری نویسی دقیقا چیست و شاید هم میل به جاودانه ماندن که معمولا ذات آدمیزاد است ، یکی از این دلایل باشد . شاید هم یادگاری نویس ، گمان می کند که چه حس خوبی است تا اگر سال ها بعد به همان محل برگردد و نام خود را دوباره همان جا ببیند و شاید هم این ماندگاری را نوعی شهرت قلمداد می کند که کلی آدم از مکان های مختلف و در زمان های گوناگون ، چشم شان به نام او می افتد یا قطعه شعری که روی یک اثر طبیعی مانند پوست درختان یا یک اثر سنگی باستانی نوشته را می خوانند.
به هر حال یادگاری نویس، اثرش را روی چیزی باقی می گذارد که گمان می کند ماناتر و پایاتر از اوست .
من کارشناس نیستم ولی بدم نمی آید بدانم واقعا فلسفه این میل مفرط به یادگاری نویسی چیست .

یک بیماری است ؟

سندرم است ؟

هوس است ؟

یا شاید هم یک رفتار طبیعی و عادی است ؟

حتی روی دیوار چین هم می توانید کلی یادگاری کنده کاری شده به زبان های مختلف و البته به زبان فارسی سلیس هم ببینید.

بدتر از علامت گزاری روی آثار باستانی سنگی ، خط خطی و زخم زدن به بهانه واهی و احمقانه یادگاری نوشتن و یادگار ماندن بر روی تنه درختان ، زخمی بر پیکر زیبا و حساس آنهاست و باعث کوتاهی عمرشان و از بین رفتن زیبایی این ریه‌های زنده زمین می‌شود.

یادگار نویسی به صورت یک آسیب زشت و هولناک اجتماعی و معضلی شهروندی ، در کشور ما به شدت گسترش دارد و درختان رویش یافته در شهرها نیز بیشتر مستعد این آسیب دیدگی قرار دارند . در اکثر شهرها و روستاهای ایران نیز درختان در هر گوشه و کناری دارای زخم‌های بی شماری بر تن هستند و تا زنده‌اند ، باید به اجبار این نقوش زشت را بر پیکر و قامت رعنایشان به یدک بکشند.

این مجموعه ساده و در عین حال تاثیرگزار با عنوان ” زخم های بیصدا ” در مورد این آسیب جدی فرهنگی ،  اجتماعی و محیط زیستی تهیه شده است که پدیدآورنده آن امیدوار است تا با این آثار به همه ، علی الخصوص به هم سن وسالان خودش ، حفظ و نگهداری این ریه های زنده زمین را آموزش بدهد .

عکس های این نمایشگاه کاری از زهرا عطاریانی هنرآموز 11 ساله مشهدی است که هم زمان با تحصیل در پایه پنجم دبستان ، ورزش را نیز به شکل حرفه ای دنبال و دارای کمربند قرمز در رشته تکواندو است .

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *